به گزارش مشرق به نقل از مهر، در بخش «درباره زندگی» این شماره به مناسبت همزمانی با دهه فجر دو روایت از انقلاب اسلامی منتشر شده است. در مطلب «اسم»، علی جنتی وزیر ارشاد، روایت گریزها و تغییر هویتهایش را در دوران مبارزه با رژیم پهلوی نقل میکند و در روایت «واحد سیار» هم روایت مسعود فروتن از حضورش در گروهِ کارکنان اعتصابیِ تلویزیون و پوشش تصویری ورود امام به ایران در دوازده بهمن 57 نقل شده است.
در بخشی از خاطرات وزیر ارشاد در این شماره از همشهری داستان میخوانیم:
«در دمشق تقریباً از نظر امنیتی مشکلی وجود نداشت. اعضای سفارت ایران و مأمور ساواکی که آنجا حاضر بود، وقتی ما را میدیدند احساس میکردند که به خاطر مسائل سیاسی از کشور فرار کردهایم ولی کاری نمیتوانستند بکنند. دولت سوریه و مأموران امنیتی آن کشور هم که نه تنها با ما مشکلی نداشتند بکله کمکمان میکردند. همان تیرماه 54 که آقای هاشمی آمدند دمشق، با هم رفتیم لبنان و ایشان ما را به امام موسی صدر معرفی کرد که در لبنان جنبش محرومین را راه انداخته بودند. بعد از آن، امام موسی صدر هوای ما را داشت و از نفوذش در مقامات منطقه برای حمایت ما استفاده میکرد. مثلاً با دولت سوریه صحبت کرد و قرار شد وزارت کشور آنجا به افرادی که ایشان معرفی میکند، اقامت بدهد. ما هم گذرنامههایمان را میدادیم و برایمان ویزای اقامت میزدند. حتی همراه شهید منتظری با رئیس دستگاه امنیتی سوریه هم ملاقات کردیم. اوایل بهمنماه 57 و بیست روز مانده به پیروزی انقلاب، جلوی چشم پلیس سوریه رفتیم داخل سفارت ایران در دمشق، ساختمان را گرفتیم، تابلوی «سفارت شاهنشاهی» را پایین آوردیم و یک تابلوی جدید زدیم و رویش نوشتیم «سفارت جمهوری اسلامی. به سفیر اخطار کردیم که برود و او هم همان شب از دمشق رفت. مأمور ساواک مقیم در سفارت هم فرار کرد و سفارت کاملاً در اختیار ما قرار گرفت بدون اینکه پلیس امنیت، کاری بکند.»
در این مجله همچنین تصویر نامهای از امام موسی صدر برای معرفی علی جنتی با نام مستعار «محمد ابرار» به نهادهای لبنانی منتشر شده است.
سوگل مهاجری در این شماره از همشهری داستان در مطلبی با عنوان «قفل غریب»، تجربه خودش از سختیهای زندگی دانشجویی در کشوری دیگر را نوشته و «تشخیص هویت» هم شرح تجربه کار دانشجویی و ماجراجوییهایِ پیتر هِسلرِ نویسنده و روزنامهنگار، در اداره پلیس در این نشریه است است.
«در باب تنبلی» نوشته دیگری است از آرتور کریستال که در آن مفهوم تنبلی را با توجه به زندگی شخصی خودش مورد کاوش قرار گرفته و آخرین روایت خارجی این بخش نیز با نام «حفره» به قلم ناتالی کوش منتشر شده است که روایتی است از تاثیر حفره خالی چشمی که در کودکی از دست داده بر روابطش با آدمها.
بخش «داستان» شماره بهمنماه این نشریه با دو داستان خارجیِ بلند شروع میشود: «ناپدیدشدن ایلین کلمن» نوشتهی استیون میلهاوسر و «دزد» نوشته جس والتر. همچنین داستانهای «گرانات» نوشته فروغ کشاورز، «رستوران کورش» نوشته آیین نوروزی و «کلاهگیس» نوشته عطیه جوادی راد، داستانهای ایرانی این شمارهاند.
«روایتهای مستند» این شماره هم با مطلبی ویژه انقلاب اسلامی همراه شده است. «غسل تعمید آتش» روایت خواندنی و متفاوت دیوید برنت، عکاسِ مجله تایم است که 44 روز از زمستان 57 را در ایران بوده و مشاهدههایش را در قالب عکس و متن ثبت کرده است.
بخش «نامه به نویسنده جوان» این شماره همشهری داستان، توصیههای علی خدایی به نویسندگان درباره اینکه داستاننویسان تازهکار از چه نکاتی باید پرهیز کنند را مطرح میکند. موضوع دو مطلب دیگر این بخش، مالکیت نویسنده بر آثارش پس از مرگ است. رکسانا رابینسون در یادداشتی با عنوان «میراث ممنوع» به این مساله پرداخته و «پیش از مردن بسوزان» هم مرور نمونههایی است از انتشار آثار نویسندههای مشهور بعد از مرگشان.
شماره بهمن ماهنامه داستان همشهری در 244 صفحه و با قیمت 4000 تومان در تهران و شهرستانها منتشر شده است.
در بخشی از خاطرات وزیر ارشاد در این شماره از همشهری داستان میخوانیم:
«در دمشق تقریباً از نظر امنیتی مشکلی وجود نداشت. اعضای سفارت ایران و مأمور ساواکی که آنجا حاضر بود، وقتی ما را میدیدند احساس میکردند که به خاطر مسائل سیاسی از کشور فرار کردهایم ولی کاری نمیتوانستند بکنند. دولت سوریه و مأموران امنیتی آن کشور هم که نه تنها با ما مشکلی نداشتند بکله کمکمان میکردند. همان تیرماه 54 که آقای هاشمی آمدند دمشق، با هم رفتیم لبنان و ایشان ما را به امام موسی صدر معرفی کرد که در لبنان جنبش محرومین را راه انداخته بودند. بعد از آن، امام موسی صدر هوای ما را داشت و از نفوذش در مقامات منطقه برای حمایت ما استفاده میکرد. مثلاً با دولت سوریه صحبت کرد و قرار شد وزارت کشور آنجا به افرادی که ایشان معرفی میکند، اقامت بدهد. ما هم گذرنامههایمان را میدادیم و برایمان ویزای اقامت میزدند. حتی همراه شهید منتظری با رئیس دستگاه امنیتی سوریه هم ملاقات کردیم. اوایل بهمنماه 57 و بیست روز مانده به پیروزی انقلاب، جلوی چشم پلیس سوریه رفتیم داخل سفارت ایران در دمشق، ساختمان را گرفتیم، تابلوی «سفارت شاهنشاهی» را پایین آوردیم و یک تابلوی جدید زدیم و رویش نوشتیم «سفارت جمهوری اسلامی. به سفیر اخطار کردیم که برود و او هم همان شب از دمشق رفت. مأمور ساواک مقیم در سفارت هم فرار کرد و سفارت کاملاً در اختیار ما قرار گرفت بدون اینکه پلیس امنیت، کاری بکند.»
در این مجله همچنین تصویر نامهای از امام موسی صدر برای معرفی علی جنتی با نام مستعار «محمد ابرار» به نهادهای لبنانی منتشر شده است.
سوگل مهاجری در این شماره از همشهری داستان در مطلبی با عنوان «قفل غریب»، تجربه خودش از سختیهای زندگی دانشجویی در کشوری دیگر را نوشته و «تشخیص هویت» هم شرح تجربه کار دانشجویی و ماجراجوییهایِ پیتر هِسلرِ نویسنده و روزنامهنگار، در اداره پلیس در این نشریه است است.
«در باب تنبلی» نوشته دیگری است از آرتور کریستال که در آن مفهوم تنبلی را با توجه به زندگی شخصی خودش مورد کاوش قرار گرفته و آخرین روایت خارجی این بخش نیز با نام «حفره» به قلم ناتالی کوش منتشر شده است که روایتی است از تاثیر حفره خالی چشمی که در کودکی از دست داده بر روابطش با آدمها.
بخش «داستان» شماره بهمنماه این نشریه با دو داستان خارجیِ بلند شروع میشود: «ناپدیدشدن ایلین کلمن» نوشتهی استیون میلهاوسر و «دزد» نوشته جس والتر. همچنین داستانهای «گرانات» نوشته فروغ کشاورز، «رستوران کورش» نوشته آیین نوروزی و «کلاهگیس» نوشته عطیه جوادی راد، داستانهای ایرانی این شمارهاند.
«روایتهای مستند» این شماره هم با مطلبی ویژه انقلاب اسلامی همراه شده است. «غسل تعمید آتش» روایت خواندنی و متفاوت دیوید برنت، عکاسِ مجله تایم است که 44 روز از زمستان 57 را در ایران بوده و مشاهدههایش را در قالب عکس و متن ثبت کرده است.
بخش «نامه به نویسنده جوان» این شماره همشهری داستان، توصیههای علی خدایی به نویسندگان درباره اینکه داستاننویسان تازهکار از چه نکاتی باید پرهیز کنند را مطرح میکند. موضوع دو مطلب دیگر این بخش، مالکیت نویسنده بر آثارش پس از مرگ است. رکسانا رابینسون در یادداشتی با عنوان «میراث ممنوع» به این مساله پرداخته و «پیش از مردن بسوزان» هم مرور نمونههایی است از انتشار آثار نویسندههای مشهور بعد از مرگشان.
شماره بهمن ماهنامه داستان همشهری در 244 صفحه و با قیمت 4000 تومان در تهران و شهرستانها منتشر شده است.